سوره اعراف آیه 11 : " ... آن گاه به (( فرشتگان )) گفتیم که بر آدم سجده برید. همگی سجده برند مگر (( ابلیس )) که از سجده کنندگان نبود."
سوره کهف آیه 50 : " و چنین بود که به (( فرشتگان )) گفتیم بر آدم سجده برید. همه سجده برند مگر (( ابلیس )) که از (( جنیان )) بود و از (( این فرمان پروردگارش سرپیچی کرد )) ... "
در یک آیه ابلیس جزو فرشتگان محسوب می شه در آیه ی دیگه ابلیس جزو جنیان محسوب می شه !!! حتی اگر هم قبول کنیم که طبق آیات و روایات و نظر علما بالاخره ابلیس از جنیان بوده... پس سجده نکردن ابلیس چطور سرپیچی از فرمان خدا محسوب می شه؟؟ الله خیلی واضح در هر دو آیه به (( فرشتگان )) دستور سجده می ده... خوب چه دخلی به ابلیس داره؟؟!!!
به قول خود الله " اگر قرآن از غیر خدا نازل شده بود در آن اختلاف می یافتید." سوره نساء آیه 82
ناهید شید 13 اسفند 2568
۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سلام عزیز ممنون از حضور سبز شما
پاسخحذفآنگونه که در روایات آمده ابلیس از جنیان بوده اما به دلیل 6000سال عبادت خدا نرفیع مقام یافت و در ابتدا به رسالت مبعوث شد تا طایفه جنیان را به خداپرستی دعوت کند و سپس در جایگاه فرشتگان قرار گرفته و جزء آنان قرار گرفت.اما به دلیل همان سرپیچی از فرمان خدا مبنی بر سجده آدم از درگاه الهی اخراج شده و قسم یاد کرد که آدمیان را گمراه سازد.سبز باشی
ممنون از روشن نمودن افکار خاموش !!
پاسخحذفموفق باشی!!
منتظر پست های بعدی ات هستم. حتما خبرم کن!
درود
پاسخحذفالبته از این تناقضات در کتب مذهبی فراوونه عزیز
اما تو اسلام داره مثل چماق اونم تو قرن 21 به سرمون می خوره!
پاسخ یکی از مدیران وبلاگ:
پاسخحذفدوست عزیز جنیان اختیار دارند و فرشتگان کاملا بی اختیار هستند و اینکه شما میگویید در روایات آمده است که شیطان ترفیع مقام پیدا کرده است مانند این میماند که الاغ خود را بفروشی و یک ماشین کنترلی بخری!
این روایات از کجا منبع گرفته اند؟
قرآن که این داستان را مطرح کرده است هرگز چنین تحلیلی ندارد اما شما به روایاتی استناد میکنید !
آیا کنار زدن قرآن و تکیه کردن به روایات کمک کردن به محمد و الله برای تکمیل قرآن نیست؟
توجیه حماقت است!
پاینده ایران
به تعبیرشاهآبادی عارف شیطان سگ درخانه خداست بریای کسی پارس میکندکه خدارانمی شناسد
پاسخحذف=================
ممنون ازابرازمحبتتون
به تعبیرعارف شاه آبادی استادامام خمینی:
پاسخحذفشیطان سگ درخانه خداست وبرای کسی پارس میکندکه خدارانمی شناسد
پاسخ یکی از مدیران وبلاگ به زیتون:
پاسخحذفآن قصر كه بر چرخ همي زد پهلو،
بر درگه او شهان نهادندي رو،
ديديم كه بر كنگره اش فاخته اي
بنشسته همي گفت كه :«؟ كوكو، كوكو »
ناخدا جان با درود بر شما من يه سوال دارم منظورتان از اين شعر اين بالاي نظرات گذاشتيد چي هست (پاسخ يكي از مديران وبلاگ به زيتون / آن قصر ...)
پاسخحذفآيا ميخواهيد پادشاهان دوران باستان را مسخره كنيد يعني بگوئيد فاخته ميگه كو بزرگيت كو ؟ آره درست فهميدم؟ لطفا" اگر اينطوره توضيحي بدهيد معناي اين شعر با محتواي منظور نوشته هايتان آيا ضد و نقيض نيست؟ اگر درست نفهميدم لطفا" روشنم كنيد
موفق باشيد
بدرود پاينده ايران
درود بر شما هم میهن دگراندیشم
پاسخحذفاز این تنافضات در تازی نامه فراوان است
کو گوش شنوا
پاسخ یکی از مدیران وبلاگ به نوشین پارسی:
پاسخحذففاخته در این رباعی خیام جستجو میکند بزرگی و جلال مدعی را!
بحث بر سر شکوهی بود ایشان برای خدای خود تصور میکنند
[جالب بود
پاسخحذفبه یاد حرف دکتر سروش می افتم که گفته قرآن گفته های محمد است نه خدا
پیروز باشید
سلام
پاسخحذفعزیزم نگی من ازسر ترس یا تعصب یا تشویش ذهنی می گم منم مثل خودتم اما:
بیا قدری ریشه ای تر با قضایا برخورد کنیم.می شه انسان های اخلاقی فارغ ازعقیده ومذهب داشت و انسانی زیست اماعموم جامعه به دین نیازدارند. دین افسار اغلب انسان های درنده خوست.
کسانی که:
فقط وفقط به خاطر ترس ازدوزخ وبه خاط فلان حکم کتاب مقدس خود به خویشتن ودرندگی شان افسار می زنند کم نیستند وفراوانند انسانهایی که اگر دین را ازآنان بگیری با هیچ قیدی(اخلاق-حقوق بشر-نوع دوستی و...)نمی شه مهارشان کرد.پس دین لازمه ی زندگی اغلب آدمیان است.ضمن این که من معنویت را مساوی با شربعتمداری نمی دانم.شریعت فرع بردینداری است.
اما درمورد ابلیس:
یک نظر هم اینست که کار او(فارغ از جن یا ملک بودنش)مصداق بارزه توحیده.او خلق نشده که برکسی جز خدا سجده کند!!!!
بازم پیشم بیاخوشحال میشم
سلام.وبلاگ جالبی داری لینکت کردم.
پاسخحذفپاسخ یکی از مدیران وبلاگ به شهروند:
پاسخحذفدوست عزیز من هرگز چنین نشان هایی را به سینه ی دیگران نمی چسبانیم زیرا با نه دین درنده خویی داریم نه تحجر داریم
دوست من با نظر شما کاملا مخالفم
دین مناسب انسان قرن بیست و یکم نیست
من با این قسمت حرف های شما که همه نمی توانند آتئیست یا بیخدا باشند را قبول دارم که البته در حال حاضر منظور است و زمان لازم دارد اما با اینکه همه نمیتوانند بی دین باشند کاملا مخالفم
وقتی دین کنار برود وجدان رشد پیدا میکند و در صورت تخلف قانون حکمیت میکند
جای بحث در این باره زیاد است
در مورد داستان طرد شدن ابلیس از بارگاه الهی هم پستی جداگانه قرار خواهم داد
بابا ایول...خیلی خندیدیم
پاسخحذف